بازاریابی

مزیت رقابت ملی از کاربردی ترین نظریات جدید بازرگانی بین‌الملل

الماس ملی برتر چیست و چه ارکانی دارد؟

 در سال ۱۹۹۰ مایکل پورتر از دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه هاروارد نتایج یک تحقیق گسترده را انتشار داد که هدف آن پاسخ به این سئوال بود که چرا برخی کشورها یا ملت ها در رقابت بین المللی موفق و برخی دیگر ناموفق بوده اند. پورتر و گروه پژوهشی او برای این منظور تعداد یکصد شرکت در ۱۰ کشور را مورد مطالعه قرار دادند. پورتر امیدوار بوده که با پیگیری مطالعات خود پاسخی برای این سئوال به دست آورد که چرا یک کشور در یک صنعت خاص موفقیت بین المللی کسب می نماید. علت موفقیت ژاپن در صنعت اتومبیل چیست؟ چرا کشور سوئد در تولید و صدور ابزار دقیق و محصولات دارویی برتری بدست آورده؟ علت این که کشورهای امریکا و آلمان در صنایع شیمیایی موفقیت ممتازی کسب نموده اند چیست؟ آیا پاسخ همان مزیت رقابت ملی نیست ؟

نظریه مزیت رقابت ملی

به نظر می‌رسد که این گونه سوالات را نمی‌توان صرفا با نظریه‌هایی همچون وفور عوامل تولید پاسخ داد. تئوری برتری نسبی هم تنها می تواند جنبه هایی از این موارد را توضیح دهد. برای مثال این تئوری می خواهد بگوید که علت پیشرفت سوئد در صنعت ابزار دقیق، استفاده ی کارآمد از منابع تولیدش می باشد. این تحلیل ممکن است درست باشد اما مشخص نمی کند که چرا این کشور در این صنعت از کشور های انگلستان، آلمان و اسپانیا بهره وری بالاتری دارد در واقع این معمایی است که آقای پورتر به دنبال حل آن بوده است.

مزیت رقابتی ملی

عوامل اصلی محیطی در رقابت ملی

در نهایت تز آقای پرتر اینست که در هر کشور چهار عامل اصلی محیطی را شکل می دهد که در آن شرکت های محلی به رقابت پرداخته و این عوامل موجب افزایش یا کاهش مزیت رقابتی کشور مورد نظر می گردد. این عوامل عبارتند از:

۱–  برخورداری از منابع اقتصادی و عوامل اولیه تولید

۲–    شرایط تقاضا 

 ماهیت تقاضای داخلی برای کالاهای خدماتی که به وسیله صنایع کشور تولید و عرضه می شوند.

۳–    وجود صنایع مرتبط و حمایت کننده

وجود یا عدم وجود صنایع تانین کننده مورد نیاز موسسات صنعتی در کشور که البته دارای قدرت رقابتی بین المللی هم باشند.

۴–  نوع استراتژی، ساختار و توان رقابتی شرکت های صنعتی و تجاری کشور

پرتر معتقد بود که موقعیت یا حالت هر عامل در وضعیت سایر عوامل تأثیر می گذارد. به عنوان مثال پرتر   می گوید شرایط مطلوب تقاضا به خودی خود نمی تواند منجر به مزیت رقابتی گردد مگر این که وضعیت رقابتی در حدی باشد که شرکت ها نسبت به آن واکنش نشان دهند. پرتر همچنین اشاره می کند که دو متغیر دیگر نیز می تواند بر لوزی رقابت ملی به میزان زیادی اثر بگذارد که عبارتند از شانس یا بخت و نقش دولت. رخدادهای ناشی از شانس مانند نوآوری های عمده، تغییراتی را بوجود می آورند که می تواند شکل و ساختار دیگری به یک صنعت بدهد و فرصت هایی را برای شرکت های آن کشور فراهم کند که از شرکت های دیگر پیشی گیرند .

تاثیرگذاری دولت‌ها

حکومت یا دولت هم از طریق عامل سیاست و جایگاه سیاسی خود می تواند باعث بهبود یا تضعیف برتری های رقابتی ملی گردد. به عنوان نمونه قوانین و مقررات می تواند بر شدت رقابت در یک صنعت و نیز شرایط تقاضای داخلی اثر بگذارد و یا این که سرمایه گذاری های دولت در زمینه آموزش و پرورش و توسعه تکنولوژی، شرایط و وضعیت عمومی عوامل تولید را تحت تاثیر قرار دهد.

مزیت رقابت ملی در مقایسه با دیگر نظریه های بازرگانی بین‌الملل

در میان تمام نظریه های  بازرگانی بین الملل، در اوایل دهه ۹۰ میلادی نظریه دیگری نیز در این قلمرو به وسیله مایکل پورتر، استاد دانشگاه هاروارد، به نام تئوری مزیت رقابت ملی ارایه شد. از دیدگاه این نظریه توان رقابتی یک کشور در عرصه بازرگانی بین الملل به چهار عامل اصلی وابسته است که شامل برخورداری از عوامل یا منابع اولیه تولید، شرایط تقاضا در داخل کشور، وجود صنایع مرتبط و پشتیبانی کننده و استراتژی و ساختار شرکت ها و رقابتی بودن محیط فعالیت آن ها می باشد. از ترکیب این چهار عامل مدلی به نام الماس ملی برتر طراحی می شود. الماس ملی برتر در مباحث بازرگانی و بازاریابی مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به این که این نظریه در شرایط محیط بازرگانی جدید شکل گرفته است، به نظر می رسد که کاربرد آن در قلمرو مدیریت بازرگانی و تجارت بین الملل بیش تر از سایر تئوری ها باشد. مرکز مشاوره صادرات و واردات در مقالات بعدی به بررسی عوامل چهارگانه نظریه مزیت رقابت ملی می پردازد.

در HBR بیشتر بخوانید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا