ما در مقالهای با عنوان «فرهنگ کسب و کار در آلمان» به طور کامل به موضوع رفتارهای رایج و هنجارهای در فضای کسب و کار کشور آلمان پرداختیم. این یادداشت با استقبال بالای کاربرانی که قصد مهاجرت به آلمان از طریق سرمایهگذاری داشتند روبرو شد. از این روی تصمیم گرفتیم، برخی نکات دیگر از کسب و کار در آلمان و پیشینه کسب و کار در آلمان را در مرکز مشاوره صادرات و واردات منتشر کنیم که در ادامه میخوانید.
تاریخچه کسب و کار در آلمان
آلمان دارای تراکم جمعیت زیاد و منابع طبیعی نسبتاً کمی میباشد. اقتصاد این کشور اساساً بر اساس صادرات کالاها تاکید شده است، زیرا این کشور مجبور به
واردات مواد اولیه برای تولیدات خود است. محصولات گوناگون از جمله مواد غذایی، لوازم فنی، تجهیزات پزشکی، الکترونیک، دوربینها و موارد مشابه به همراه خدمات پس از فروش و آموزشهای مرتبط، به دیگر کشورها صادر میشوند. رقابت جهانی در زمینه صادرات و خدمات، ضرورت نوآوری را به عنوان یک ضرورت بزرگ برای آلمان قرار داده است. در این مسیر، ادغام و بهبود مدلها و تولیدات کشورهای دیگر با تغییرات مورد نیاز، نقش مهمی در تشکیل بخش قابل توجهی از فعالیتها ایفا میکند. (Business in Germany)
بیست و پنج درصد از صنایع آلمان دارای کارکنان بیش از ۵۰۰ نفر هستند و این کشور به طور گسترده از سرمایههای خارجی بهره میبرد. صنایع متوسط به تعداد کارکنانی بین ۱۰ تا ۴۹۹ نفر، بیش از ۵۹ درصد از نیروی کار را جذب کرده و برای تولیدات داخلی نیز پنجاه درصد تأمین کننده هستند. کارگاههای صنعتی کوچک به تولید ۱۲ درصد محصولات مشغول هستند و ۱۶ درصد از نیروی کار را تشکیل میدهند.
تغییر در ساختار مالکیتی در آلمان
در دهههای اخیر، تغییرات در ساختار مالکیت نقش مهمی در بهبود کیفیت صنایع آلمان ایفا کرده است، اگرچه مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز تأثیر گذاشته اما توانسته موفقیت قابل توجهی را برای آلمان پس از دوران پس از جنگ حفظ کند. ادغام آلمان شرقی و غربی پس از پایان جنگ سرد، همراه با تشدید رقابت از طریق نیروی کار ارزان، ضرورت بهبود مدل اقتصادی آلمان را افزایش داده است.
امروزه، نیاز به تطبیق با واقعیتهای مدرن جهان، به شدت در میان سیاستمداران، تجار و صاحبان کسبوکار درآمده است. این تغییرات احتمالاً باعث پیامدهای ناخوشایندی برای بسیاری خواهد شد.
موفقیت آلمان پس از جنگ، عمدتاً بدون تمرکز جدی بر دانش مدیریت تجاری به دست آمده است. در عوض، در انگلیس و حتی آمریکا، اهمیت زیادی به دانش مدیریتی اختصاص داده شده است. در آلمان، تأکید بر تحصیلات فنی دانشگاهی و نقش مهم آن در تجارت وجود دارد. به همین دلیل، شرکتها عمدتاً از مهندسان و تخصصیهای فنی در پستهای مدیریتی استفاده میکنند، نه از حقوقدانان یا حسابداران. این نشانگر احترام گذاری جامعه آلمان به مهندسان است.
پشتکار و توانایی، به عنوان دو عامل اساسی، در نظر کارکنان و شاخصهای کلیدی عملکرد محسوب میشوند. در مقابل، در شرکتهای آلمانی سنتی، سیستمهای تشویقی مانند آنچه در انگلیس و ایالات متحده به کار میرود، به صورت گسترده اجرا نشده است.
ساختار سازمانی در شرکتهای آلمان
در شرکتهای آلمانی، مدیران ارشد به عنوان دارایی اصلی قدرت عمل میکنند. شرکتهای بزرگتر از طریق هیات رییسه (Aufsichtsrat)، که هیات مدیره (Vorstand) را تعیین میکند، کنترل میشوند. هیات مدیره نهاییترین سطح تصمیمگیری در موارد مربوط به راهبرد شرکت را داراست. اعضای هیات مدیره در امور مدیریتی شرکت مشارکت دارند و این به معنای کاهش نفوذ فردی رییس شرکت در مواضع مشابه در سایر کشورها است. برای مدیریت در سطوح بالا، تأکید بر تخصص و آموزشهای تخصصی وجود دارد.
اما در سطوح پایینتر، شرکتها به رویکرد سلسله مراتبی پایبندی دارند. در این رویکرد، وظایف و مسئولیتهای هر فرد با دقت تعیین و طبقهبندی میشود و این موجب تشکیل یک نظام منظم در اکثر زمینههای کاری میشود. این سیستم نظم و تنظیمی را به دنبال دارد که نقشها و وظایف مشخصی دارد. این رویکرد به همراه مزایا و معایب خود آمده است. یکی از مثبتترین جنبهها این است که هر فرد دقیقاً وظایف مورد انتظار از او را میداند و روندی برای یاریرسانی به او در راستای دستیابی به اهداف مشخص وجود دارد. از طرفی، انتقاد از این رویکرد آلمانی عموماً به عنوان کندی در تطبیق با تغییرات موقعیتهای مختلف مطرح میشود.
کارآفرینی در آلمان
قدرت نسبی آلمان در زمینه سرمایهگذاری، برنامههای دولتی، چارچوب سیاسی کاری، و زیرساختهای فیزیکی قابل مشاهده است. تأثیر آلمان در انتقال دانش و تکنولوژی و تأثیر آن بر توسعه و پیشرفت شرکتهای جدید و در حال رشد، مورد بررسی قرار میگیرد. آلمان در میان ۴۷ کشور توسعه یافته صنعتی و در حال توسعه، موقعیت متوسطی دارد و مزایا و معایب مشابهی نسبت به سایر کشورها دارد.
یکی از نکات مثبت در شرایط کاری آلمان، تأمین مالی برای راهاندازی و توسعه شرکتهای جدید و در حال رشد است. در زمینه سهولت دسترسی به منابع مالی، آلمان رتبه خوبی دارد. این تفاوت با کشورهایی که قدیمیتر، بزرگتر و تأثیرگذارتر هستند، مشخص است. تحلیلگران تغییرات قابل توجهی در وضعیت کارآفرینی آلمان در سالهای اخیر تشخیص دادهاند و این تغییرات بیشتر بهبود در راستای ایجاد شبکهها و فناوریهای نوین بوده است.
به گفته کارشناسان، جوانان به مراتب بیشتر به استقلال شغلی پیش میروند و امکانات بیشتری برای انعطافپذیری دارند. اما عوامل فرهنگی و اجتماعی در آلمان میتوانند مانع توسعه کارآفرینی شوند، بهویژه به دلیل تمایل به امنیت و ترس از ریسک.
تفاوتهای منطقهای در کارآفرینی در آلمان
تفاوتهای قابل ملاحظهای بین مناطق غربی و شرقی آلمان وجود دارد. در مناطق غربی، حدود ۵۸/۳ درصد از افراد مورد مطالعه، تجربه شروع کسبوکار داشتهاند، در حالی که این عدد در مناطق شرقی کمتر از ۳۵/۲ درصد است. میانگین کلی این دو نسبت حدود ۳۴/۳ درصد است.
همچنین، اختلافهای معنیداری در شرایط شروع کسبوکار بین مناطق غربی و شرقی آلمان وجود دارد. احتمال موفقیت در شروع کسبوکار به طور کلی کمتر ارزیابی میشود و ترس از شکست در شرق آلمان بیشتر است. برای بازاریابی در آلمان اکلیک کنید.
پیشنهادات برای ترویج کسب و کار در آلمان
توسعه اقتصاد ملی به شدت به فعالیتهای کارآفرینانه وابسته است. تغییر در تصویر عمومی در مورد فعالیتهای کارآفرینانه و بهبود فرهنگ مشارکتی از عوامل اساسی تغییر در این زمینه هستند.
معرفی موفقیتها و داستانهای کارآفرینان موفق میتواند ایجاد انگیزه بیشتری برای دیگران به وجود آورد.
اهمیت پذیرش فرآیند یادگیری از شکست و ایجاد فرهنگی که از ترس از ریسک خودداری کند، باید تا حد ممکن افزایش یابد.
دولت باید سیاستهای موثری برای ترویج کارآفرینی و رشد اقتصادی اتخاذ کند.
آموزشها و برنامههای آموزشی باید بر روی ترغیب جوانان به کارآفرینی از سنین پایینتر تمرکز کنند.
تشویق به ایجاد انگیزه در زنان برای ورود به تجارت، بهویژه در مراحل ابتدایی، باید در دستور کار باشد.
فرهنگ کارآفرینی را در مقاطع تحصیلی ابتدایی و دبیرستانی ترویج داد تا تغییرات عمدهای در عادات اجتماعی و فرهنگی ایجاد شود.
در کل، آلمان دارای ۴۲ دانشگاه، مدرسههای عالی فنی و انستیتوهای داخلی است که در آنها کارآفرینی و مدیریت نوآوری مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
نقش زنان در کسب و کار در آلمان
اگرچه زنان به تعداد زیادی در سطوح مدیریتی بالا حضور دارند، اما تاخیر آلمان نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی در این زمینه چشمگیر است. کمبود زنان با تحصیلات عالی و تراکم کمتر آنها در ردههای ارشد سازمانی، دلایل اصلی این تفاوت را تشکیل میدهند.
اگرچه تغییراتی در حال رخ دادن است، اما به آرامی …
Abstract in German
In Deutschland wird großer Wert auf eine Unternehmenskultur gelegt, die von Qualität, Genauigkeit und Disziplin geprägt ist. Die Betonung der ordnungsgemäßen Ausführung von Aufgaben und die Einhaltung von Geschäftsvereinbarungen sind Details, die in der deutschen Geschäftskultur von großer Bedeutung sind.
منبع : دنیای اقتصاد / Destatis